نقد و بررسی «موسیقی شبانه کوچک» نگاهی غم انگیز در استیج بارینگتون

پیتسفیلد، ماس. – فکر می‌کردم هر کاری را که می‌توانی با «موسیقی شبانه کوچک»، موزیکال تقریباً غیرقابل بهبود سال 1973 استفان ساندهیم و هیو ویلر انجام دهیم، دیده‌ام. اما احیای تلخ و شیرین شرکت Barrington Stage که در روز چهارشنبه در اینجا افتتاح شد، اولین اقدام را با یک لمس ویژه ماهرانه به پایان می رساند. در حالی که مدیران برای آخرین گروه کر «آخر هفته در کشور» که دیدار آتی خود را از یک املاک بزرگ پیش‌بینی می‌کنند، جلو می‌روند، هر کدام یک کالای آشکار و کمی پوچ از چمدان شخصی را حمل می‌کنند.

کنت کارل-مگنوس مالکوم، طاووس نظامی، کمان شکاری غول‌پیکری را روی شانه‌اش آویزان کرده است، بهتر است از بازی‌ها یا رقبای عاشقانه شکار شود. آن اگرمن، باکره 18 ساله ای که با فردریک، یک بیوه میانسال خفه شده ازدواج کرده است، قفس پرنده را حمل می کند. (او قناری است.) پسر فردریک، هنریک، که در تلاش است تا اخلاق حوزوی خود را با خواسته هایش نسبت به نامادری اش تطبیق دهد، کتاب دعا را در چنگ می گیرد. و خود فردریک، شاید متوجه نبود که دارد اسکال‌ها را به نیوکاسل می‌آورد، یک بطری شامپاین به‌خوبی پیچیده‌شده و روبان‌دار با خود حمل می‌کند.

“یک موسیقی شبانه کوچک” مانند آن شامپاین است. زمانی که تولید اصلی برادوی افتتاح شد، کلایو بارنز در تایمز آن را Dom Pérignon نامید. حبابی است، به ویژه کتاب مبتکرانه ویلر، که بر اساس فیلم اینگمار برگمن در سال 1955 “لبخندهای یک شب تابستانی” ساخته شده است. هنریک آن را دوست دارد. آن با فردریک نمی خوابد. فردریک مشتاق بازیگر زن دزیره آرمفلد است. Desiree توسط شمارش حسود نگه داشته می شود. همسر کنت، شارلوت، از توجه او ناامید شده است.

و حتی اگر صحنه برای اتفاقی که می‌تواند یک تراژدی باشد (اسلحه‌ها بیرون می‌آیند) تنظیم شده است، وقتی همه آن‌ها برای آن آخر هفته در خانه مادر دزیره همدیگر را ملاقات می‌کنند، مثل یک کمدی شکسپیر – در ظاهر – با شادی به پایان می‌رسد. روح های نامتناسب و آسیب دیده، به هر دو معنای کلمه، ترمیم می شوند.

با وجود آن جوش و خروش، «موسیقی شبانه کوچک»، در هر تولید نیمه آبرومندانه‌ای، در مورد غم و اندوه است. این موضوع در اولین سال پس از مرگ سوندهیم که آهنگ‌های درخشان خود را به شدت با انواع تاسف و تاسف پخش کرد، برجسته‌تر است. ما اکنون این پشیمانی را مضاعف احساس می کنیم. برای شخصیت ها نه کمتر از ما، لذت همیشه با از دست دادن همراه است.

بنابراین شاید تعجب آور نباشد که این محصول Barrington Stage، به کارگردانی جولیان بوید، به درستی از آب درآمده است. به ویژه در اجرای سه زن مرکزی آن، احساسات آمیخته همیشه قابل لمس است. سیرا بوگس در نقش شارلوت تلخ، طرحی غم انگیز و خنده دار از همسری ارائه می دهد که چنان در شور ناامیدی خود غوطه ور است که در واقع ترشی به نظر می رسد. و مادام آرمفلد، مادر مستبد دزیره، در اجرای زنده مری بث پیل یک خودشیفته پیر نیست. او زنی است که تا آنجا که می تواند، در آخرین روزهای زندگی اش، به هیجان یک گذشته کاملاً زیسته چسبیده است.

اما این امیلی اسکینر در نقش دزیره، محور هندسه پیچیده عاشقانه، است که نیروهای متضاد نمایش را با قدرت در تعادل نگه می دارد و گرم ترین درخشش آن را ایجاد می کند. او البته خنده دار است. صحنه ای که در آن او پس از اجرا از فردریک (جیسون دانیلی) به آپارتمانش استقبال می کند و با وجود دوستانش برای آن، رضایت می دهد که رابط دیرینه آنها را احیا کند – “دوستان قدیمی برای چیست؟” – مدلی از طنز موقعیتی کاملاً بازی شده است.

با این حال، بعدها، طنز عمیق تر می شود. نزدیک پایان آخر هفته، وقتی دزیره متوجه می‌شود که آخرین رویای او برای بازگرداندن فردریک برای همیشه شکست خورده است، اسکینر پیشنهاد می‌کند تا آهنگ موفق سریال، «Send in the Clowns» را بخواند، که علاوه بر خواندن فوق‌العاده، به اندازه لازانیا لایه لایه است. در زیر جسارت ورزشی خوب او عصبانیت وجود دارد – مطمئناً از فردریک، به خاطر اینکه هنوز “در هوا” است وقتی “بالاخره روی زمین” است. اما در زیر آن چیزی غیرمنتظره و حتی غنی‌تر وجود دارد: عصبانیت از خودش برای اینکه به موقع به بی‌احتیاطی محقر یک زندگی بی‌پرده و بی‌پرده اهمیت نداده است.

از نظر آوازی، تولید استثنایی است، و دانیله در میان خوانندگانی از جمله کوپر گرودین به عنوان کنت، سابینا کولازو در نقش آن و سوفی مینگز در نقش پترا خدمتکار رندی آن، برجسته است. (او با «پسر میلر» امتیازهای بزرگی به دست می‌آورد – یک نمایش‌دهنده اما، با توجه به یک شخصیت کوچک، شاید یک اشتباه کار باشد.) هر کلمه‌ای که خوانده می‌شود کاملاً واضح است (صدا توسط لئون روتنبرگ است)، و لحظات گروه فوق‌العاده است. تقریباً در تئاتر نسبتاً صمیمی بسیار زیاد است.

با این حال، در شب افتتاحیه، چیزهای زیادی نیاز به تنظیم دقیق وجود داشت. نشانه‌های نور به اشتباه افتاد، تغییرات صحنه به‌طور نامنظم انجام شد، لباس‌های خیس چکه نمی‌کردند و شیشه‌های شکسته صدایی تولید نمی‌کردند. مهمتر از آن، مردان هنوز به اندازه زنان در حال حفاری نبودند. فردریک دانیله، که در آغاز به اندازه کافی سفت نبود، با توجه به رخدادهای عمیق عصر، چیز زیادی برای کشف کردن ندارد. و هنریک نوح وولف چنان عذاب آور است که نمی توان دید که چگونه ژرفای او هنوز هم جذاب است.

چنین مشکلاتی به احتمال زیاد قبل از بسته شدن نمایش در آگوست به خودی خود رسیدگی خواهند کرد. 28. با این حال، هیچ کاری نمی‌توان انجام داد، در مورد آبرنگی که توسط یون بائه و لباس‌های عجیب سارا ژان توستتی تنظیم شده است. (برای «ارسال دلقک‌ها»، اسکینر یک لباس مجلسی طلایی با آستین‌های لام به تن دارد که بیشتر شبیه لباس‌های وگاس دهه 1970 است تا سوئد در سال 1900). یک نوازنده نی بیش از حد برای حمایت از لحظات صمیمی تر نمایش کافی است.

اینها از جمله هزینه های اجرای یک نمایش بسیار جاه طلبانه در یک تئاتر منطقه ای بدون پول کلان برادوی است. از این نظر، آنها ممکن است نه تنها هزینه ها، بلکه شکوه نیز باشند. به هر حال، دیدن چنین تولیدات ارزشمندی – و من در طول سال‌ها بسیاری را در اینجا دیده‌ام – در شهری کهنه و غیرصنعتی مانند این چیز کوچکی نیست. برای فرهنگ بسیار مهم است که کارهای پیچیده در هر سطحی با اعتبار انجام شود و برای اقتصاد محلی نیز بسیار مهم است. به نظر می رسد استیج بارینگتون یکی از موفق ترین دغدغه های پیتسفیلد باشد.

برای این کار، باید از بوید تشکر کنید که به همراه سوزان اسپربر این شرکت را در سال 1995 تأسیس کردند و در پایان این فصل به عنوان مدیر هنری آن بازنشسته خواهند شد. (آلن پل در ماه اکتبر مسئولیت را بر عهده می گیرد.) او که قبلاً یک بار «موسیقی شبانه کوچک» را کارگردانی کرده بود، در سال 1998، زمانی که شرکت در سالن یک مرکز هنری دبیرستانی در نزدیکی شفیلد اجرا کرد، او همه چیز را در مورد احساسات ترکیبی آن می داند: چگونه وعده رشد و پذیرش محدودیت اغلب یک چیز است. این هدیه‌ای است که او در پایان پرده اول به روی صحنه می‌آورد – درست همانطور که در 28 فصل آن را برای ما در میان تماشاگران آورده است.

موسیقی شبانه کوچک
تا اوت 28 در استیج بوید-کوینسون، پیتسفیلد، ماساچوست. barringtonstageco.org. مدت زمان: 2 ساعت و 40 دقیقه.

Kendrick Patel

پیشگام مادام العمر الکل. پزشک بیکن. گورو معمولی تلویزیون نرد قهوه. عاشق توییتر. کاوشگر آماتور

تماس با ما